یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

۱۳۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

حسرت!

یادش بخیر

آن روزها

اتاق 12 متری ،من بودم و مامان و بابا

خانه ی پدربزرگ

بابا هنوز درس میخواند!

این روزها

برادر و خواهر

خونه

ماشین

همه چیز!

موهای بابا سفید شده

مامان هم پوستش چروک افتاده، چند ماهی میشود که باز نشسته شده!

من همانم که بودم

آنها هم همان

از امروز حسرت تمام روزهایی را میخورم که دستشان را نبوسیدم . . .

ای کاش خدا فرصت خدمتکاریشان را بدهد!

ینی من عاشق خودمم ها!

این توانایی های منو کی داره آخه؟!

:دی


و من تو را دوست دارم

و تو مرا دوست نداری

و من تو را دوست دارم

من تو را دوست دارم

تو را دوست دارم

دوست دارم

دارم

.

ندارم

ندارم

ندارم

. . . .


پ.ن:

ظاهر آراسته ام در هوس وصل ولی

من پریشان تر از آنام که تو می پنداری

تو چه باشی ٬ چه نباشی من تنها یم

اما...

آن زمان که نیستی

با تو در خیابان راه می روم...  گریه می کنم!!! می خندم

با تو از سیاست و قیمت گوشت حرف می زنم

از راز هایم...!!!

آن زمان که نیستی

با تو در خیابان های این شهر راه می روم...

.

.

.

 با تو تهران آرمانی ترین شهر رویاهایم می شود!!

 

آن زمان که نیستی

با تو در خیابان ها -دست در دست- راه می روم

بی آنکه کسی از ما سندی بخواهد!!!

 

 

 پ.ن:

    آخرین یادگاری  را کوبیده اند و ساختمان هفت طبقه کاشته اند!!!!!

. . . .

if I close My Eyes . . .

پ.ن:

نمیدونم مال کیه!:

فردا انسان به کوچه می آید و درخت ها از ترس پشت گنجشک ها پنهان می شوند

گفتن!

لبریز گفتنم نه نوشتن.باید که اینجا...روبروی من بنشینید و گوش کنید.

کشور ما عقب مانده است

چون ما همه عقب مانده ایم!

تعارف نداریم!!

آآآآآآآآآآآآیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

دددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااادددددددد

پ.ن:

داد و بیداد!

اگه روزی بدونم که سردرد رو همینطوری آفریدی خدا

به جان خودم سر پل صراط جلوتو میگیرم

دلم یه بغل میخواد

که بدون چرا و گیر دادن

فقط بذاره تو بغلش گریه کنم

همین الان

پ.ن:

بعضی محبت ها از صد تا فحش بد تره

دیروز یکیشو تجربه کردم

جاتون خالی خیلی هم " ناموسی " بود