یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

حضرت استاد!

روز اول دانشگاه

فکر کنم 4 مهر بود!

کلاس دوم، اصول کامپیوتر 1

کلاس پر شده بود و ما 7-8 تا پسر مونده بودیم! البته من برای خودم یه جایی پیدا کردم اون ته کلاس، استاد که اومد 2-3 تا دختر هم باهاش اومدن تو کلاس، جا نبود!!

استاد خیلی ریلکس منو بلند کرد و گفت پسرا برن ساعت بعدی بیان تو! ما هم که خر!! بلند شدیم رفتیم بیرون و البته دیگه سر کلاسش نرفتم!
اون ترم با 12 پاس کردم درسشو. . . یعنی پاسی داد بهم!

ترم 3 ساختمان داده ها داشتم با همون استاده! طبق ذهنیت ترم یک اصلا سر کلاسش نرفتم!
اون ترم با 12 پاس کردم ساختمان داده رو!

داشتم الان فرک میکردم که اگر همه استادام اینطوری بودن یا مثلا همه درسام با همین استاد بود الان معدلم 12 بود و همش هم پاس میشد خیلی راحت بدون اینکه برم کلاس!!!

:دی

  • یک جنین

نظرات  (۲)

من که دیده بان نمیشم پ میمونه تو دیگه !
  • حنیفا سادات
  • چه خاطراتِ آموزنده ای واقعا!