یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

بایگانی مطالب

دیشب!

ساعت 2 نصفه شبه دارم پروژه پایگاه داده رو آماده میکنم

دیرام دارام دینگ دونگ تق! (زنگ موبایل)

بله؟

- صدای یه خانومه : شما به من زنگ زدید!

هان؟ من؟

- بله الان زنگ زدید!

بیخیال بابا من چند روزه به هیچ کسی زنگ نزدم!

- ولی الان به من زنگ زدید!

من که میگم نزدم حالا شما میگی من زدم؟ باشه !

- خب کارتون؟

ما بگیم غلط کردیم بسه؟ بیخیال بابا برو بخواب مورد رو اشتباه گرفتی!

- تق (صدای قطع کردن تلفن!)

پ.ن:

این سومین مورد بود تو این دو سه روزه!

شمارمون هم مث خودمون داغون شده ها! باس عوض بشه!

آقا من اصلا حالم خوب نیس فقط حال عکس العمل نشون دادن ندارم!

کلا خالی شدم انگار!

ای بابا

دهه

بسه دیگه!

میدونی تو دو ماه قبلی 12 کیلو کم کردن یعنی چی؟ :دی

داستان ماست!

حالا به این اضافه کنید که ماه رمضون تیرماه بایس کار هم کرد!

پ.ن:

من اضافه وزنمو میخواااااااااام

فردا!

فردا قراره ازم تقدیر کنن مثلا!

مام که اصلا خوشمون نمیاد :دی

پ.ن:

همش خوبه ها . . . الا اینکه تو نیستی که ببینی که!

این فیسبوک خیلی داغونه!

بچه مچه های همبازی قدیم رو میشه دیدی زد که

آدم رو یاد چیزایی میندازه که نمیخواد به یاد بیاره!

مثلا چند نفر که قدیما همبازی ما بودن و . . .

ولی خودمونیم ها!

عجب تیکه هایی داره این جامعه مجازی :))

چه نجیبند عده ای قلیل

چه نانجیبند عده ای کثیر!

پ.ن:

ماییم و نوای بی نوایی!

این من دیگر آن من دیروزی نیست!

این من اصلا کیلو هم نیست

چه رسد به من!

پ.ن:

بسوزان منی را که دیناری نمی ارزد!

دل!

خیلی زود است برای دلتنگی!

نه؟

پ.ن:

یا من دفنه اهل القراب . . .

هوی!

با تو تا روز خفتنم هوس است!


فایده!

دیده را فایده آن است که دلبر بیند