یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

بایگانی مطالب

دلتنگی برای تو

تنها ، بی خوابی بود

برای من 

تنها بیداری ..

عوضی!

میدونستم همه عوض میشن

اما تو عوض نشدی

عوضی شدی

پ.ن:

مسلما مخاطب این پست یک نَر است!

میخوام اسم اینجا رو بزارم مغز نوشته های یک جنین!

لعنت به من

و باز هم لعنت به من

و باز

. . .

پ.ن:

لعنت!

یادمه قدیما بعضیا از سادگی و صداقت بچگیم سو استفاده میکردن و حرف میکشیدن ازم!

الان که بزرگ شدم میفهمم چه مسائل فوق سری ای رو لو دادم...

پ.ن:

قدیم تر ها میشد اعتماد کرد به کسی!
ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ که ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ

ﺍﻻﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﺑﻬﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ!!

پ.ن:

ما که با پسر شجاع و میتیکامان بزرگ شدیم حالو روزمون اینه وای به حال بچه هایی با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن !

بعضی ها اینطوری ان!

http://s1.picofile.com/file/7112974294/k01.jpg

کلاه قرمزی : معذرت از ته دل !

مجری : چرا نمیری خونه ؟

کلاه قرمزی : آخه دلم تنگ میشه ...

مجری : تنهایی ؟

کلاه قرمزی : آهی ( آره ) !

مجری : منم تنهام ؛ همه فکر میکنن فامیل من شهرستانن... یعنی خودم اینجوری گفتم ؛ ولی منم هیچکس رو ندارم ، عین تو ...

کلاه قرمزی : کاشکی من دایناسورت بودم !

پ.ن:

اشک های من هم به زمین می افتاد ... اما تو سیب را ترجیح دادی!!

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن

از نیشابور برن کازرون!

پ.ن:

داداشم روز اول مدرسه که رفت برگشت خونه میگفت

فردا هم باید برم باز؟!

با بغض هم میگفت ها!

طفلی نمیدونه این تازه روز اول بدبختیشه

نیام خونه ببینم بستنی ها تموم شده

پ.ن:

وقتی بابا یه کارتن بستنی میخرید

من به بهونه ی دل درد نمیرفتم مدرسه!

:دی