کسی بهتر در جایی دیگر گفته
گاهی جملاتی که در ذهن نقش می بندند و می روند حسرتی می شوند برای آدم
حسرت نوشته نشدن
فراموش شدن
جملاتی که شاید بهترین تفکرات آدم ها باشند!
(2)
*نه آبی نه خاکی
(3)
درباره ی او نوشتن هوای نیمه شب را می طلبد!
پ.ن:
تو یا دعای تو چه قدرتی دارید!
دلم می خواهد برگردم!
*نه آبی نه خاکی
مثل تمام نداشته های دوست داشتنی ام . . .
ای کاش
پ.ن:
من محو تو بودم و بس!
(6)
نی به تاب زلف تو درگیر بود بهتر بود
سرت به نیزه که دیدم به خویش گفتم اگر
اسیر در غل و زنجیر بود بهتر بود
گلوی کوچک تو جا برای نیزه نداشت
به جای نیزه اگر تیر بود بهتر بود
تمام حنجرت از تیر رشته رشته شده
به دست حرمله شمشیر بود بهتر بود
پ.ن:
گره گشای همه ی عالم!
دستمو بگیر مثل همیشه
(7)
پ.ن:
آقای من کجایی؟
+ حیف باشد . . . که تو یار من و من یار تو
(8)
امشب رو با من باش
لطفا . . .
خیلی بهت نیاز دارم!
پ.ن:
گذاشتیم
گذشتیم!
+"ای انسان! آن چه از نیکی ها به تو می رسد،از طرف خداست و آن چه از بدی به تو می رسد، از سوی خود توست...(نساء/79)
(9)
به زودی (مثلا همین الان!)
روضه ی سنگین با مداحی حاج سعید
خودم رو بزنم! یعنی بزنم ها . . .
پ.ن:
دخترت داره نگاه میکنه واویلا
زیر خنجر تو صدا میزنی یا زهرا
من کنم رو سوی مدینه و گویم
یا جدا! هذا حسین مقطع الاعضا . . .
(10)