یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

بایگانی مطالب

زین گونه‌ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست

جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

گم گشته‌ی دیار محبت کجا رود؟
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست

عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست

در کار عشق او که جهانیش مدعی است
این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست

جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت
و این بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست

گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام
کاین سوز دل به نـاله‌ی هر عندلیب نیست

هوشنگ ابتهاج (سایه)

پ.ن:

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد

ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

حافظ


دردی است درد عشق که هیچش طبیب نیست

گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

سعدی

.....!

وسط این هق هق های لعنتی

یک لعنتی تری باید باشد

که آدم او را با اسم کوچک صدا کند...

غلط اضافی ست

چه کنم؟

دلم تو را میخواهد ...

مکان تهران خیابان ولی عصر

زمان نیمه شب

نم باران زده

چتر هم ندارم!

تنها چیزی که برای قدم زدن نیاز داشتم ، تو بودی ...

بالا و پایین پریدنم از شوق زندگی نیست ...

ماهی بر روی خاک چه میکند؟!

منتظرم

وعده ی خدا که فرا برسد

هیچ کسی قدرت مقابله ندارد

و قطعا بهترین روز زندگی ام خواهد بود ... یا حداقل یکی از بهترین!

...

نابودی شما، آرزوی ماست!

http://islammovie.ir/files/uploads/filez/1361048596.3052-a.jpg

پ.ن:

طبس، اروند، خرمشهر، کارون

ظفر، خیبر، طریق القدس، مجنون

میخوام یادت بیاد فهمیده ها رو

که جون دادن مردونه تو میدون ...

من رو از آخر بازی نترسون ....

پیغام!

ما پیغام دوست داشتنمان را با دود به هم می رسانیم!

نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟

من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام ....

چه سوال مسخره ای!

مگر می شود جای خالی را با کلمه مناسب پر کرد؟!

بهانه!

حس و حال بهانه است!

نوشتن تو را میخواهد ...

که ندارمت!

رسوب!

ته نشین شده امدر خودم ...