دود سیگار کفاف نمی دهد
قلیان بار کن رفیق
خاطره ها زیاد است . . .
پ.ن:
خدایا این دکمه save اش کجاست ؟
یه وقت نکنه برگردم از اول!
دود سیگار کفاف نمی دهد
قلیان بار کن رفیق
خاطره ها زیاد است . . .
پ.ن:
خدایا این دکمه save اش کجاست ؟
یه وقت نکنه برگردم از اول!
کسی آشنا نداره؟
پ.ن:
هی!
مست می بخور نمیر نمیشم . . .
+ مجنون تو ام . . .
++ بی خانه ام کرده هوای دیدارت . . .
+++ ببین مستی ام را . . .
و اینطور با من بازی نمیکردی
با یه حال عاشقونه . . .
احسان رو دیدم
گفتم پارتی بازی کن سال بعد ما هم بیایم همکار شما بشیم
گفت ان شاالله هر چی خدا بخواد
روبوسی و خدا حافظی . . .
فردا دارم میرم
خدا خواست
که من باشم و احسان نباشه . . .
پ.ن:
یاد احسان خسروی بخیر . . . خدا رحمتش کنه
پ.ن:
دلم هوای یه رابطه جنسی رو کرده
یه رابطه از جنس انسانیت...!
ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو