یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

بایگانی مطالب

رفیق!

اونقدر که من بیخیالم

رفقا نشستن که من

کی دستم بند میشه

یه شامی ناهاری چیزی چتر ما شن!

پ.ن:

اسطوره های کودکی ام را صدا کنید...
فک کن

هرچی بخوای

همین الان بهت بدن!


کلافه!

من راجع به هیچی

برای هیچ کسی

نمیخوام توضیح بدم

مفهومه؟!

مرا عهدیست با جانان . ..

پ.ن:

اگر خدا بخواد تابستون 60 روز مشهد خادمم

بعدشم ایشالا سفر کربلا  . . .

بعضی وقتها واقعا آدم وقت خواب٫ دلش یه بغل می خواهد....

چقدر سخته

نگاه به غیر از صورت او . . .

رفیق 14-15 ساله دارم

رفیق 2 روزه هم دارم

اما بیشتر از همه

میخوام یکی باشه که نیست!

ها؟

زندگی بی تو چقدر قشنگه!

پ.ن:

دیگر از دست تو "مِی" نمی نوشم ...‏

داشتم دنبال یه چیزی می گشتم تو وسایلم که برخوردم به یه دفترچه !

دو تا موضوع با مزه توش بود یکی نکاتی که توش نوشته بودم از قدیم ندیما و یکی هم دو تا دو بیتی!

آن زلف شکسته را تو بر یک سو زن

بر هر دو طرف مزن تو بر یک سو زن

گر آتش عشق تو فتد یک سوزن

یک سو همه مرد سوزد و یک سو زن

+

ای عشق مدد کن که به سامان برسیم

چون مزرعه تشنه به باران برسیم

یا من برسم به یار یا یار به من

یا هر دو بمیریم و به پایان برسیم


پ.ن:

هنوز متعجبم این دوتا اونجا چه میکنه

یعنی ما و این چیزا؟ :دی

غلامتان به من آموخت در میانه ی خون

که روسیاهی ما نیز راه حل دارد

پ.ن:

خواب غواص های فجر 8 . . .

خوابی از تخریب چی ها مست مست

خواب گردانی که خط را می شکست

خواب دورانی که بودم در ستیز

خواب ماندن در پس یک خاکریز