امشب!

شب عاشوراست

چراغ های شهر را خاموش کنید

بگذارید آنها که میخواهند کنار دریا بروند بروند!

فرق!

اینکه بگویی دوستش داری

با اینکه بفهمد دوستش داری فرق بزرگی دارد

پ.ن:

آرزوی کوچکی است داشتن تو و حسرت بزرگی است نداشتن‏ت

حماقت!

حماقت‏هایی هستند که با یادآوری آنها می‏خندیم

و این حماقت‏ها دردآورترین خاطرات زندگی ما هستند

این روزها!

آن روزهایی که دوستم داشت

هیچ چیز نتوانست مانعش باشد

امروز که دوستم ندارد هم

هیچکس نمیتواند کاری کند

گشتم بود!

دیگر نمی گویم گشتم نبــــود نگرد نیست

بگذار صادقانه بگویم گشتیم اتفاقا بود

فقط مال ما نبود شما بگردید لابد مال شماست

حرف!

حرفهایی هست که نباید گفت

حرفهایی هست که نباید شنید!

زمان!

وقت هایی می رسد که عشق جواب نمی دهد،

باید به زمان اعتماد کرد

پ.ن:

همه چیز از وقتی خراب شد که کار را به خدا سپردیم

در داستان عاشقی نباید از هیچکس دیگر انتظار فهمیدن داشت

امشب!

بستنی شکلاتی

هوای سرد

گلویی که از درد طاقت رفت و آمد نفس رو هم نداره!

من امشب تا صبح نمی خوابم!

پ.ن:

یعنی اینقدر!

حسرت!

تنها یک لحظه

تمام خاطراتت بوی حسرت میگیرند!

پ.ن:

حتی یک روز و یک ماه و یک سال!

نوروز 91!

میگفت منتظر نوروز 91 ام

هیچ وقت اما نفهمیدم

نوروز 91 چه اتفاقی براش افتاد!!