یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

یک جنین

مغز نوشته های یک جنین

آخرین نظرات

۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

الان دقیقا

25 ساعت و 18 دقیقس که بیدارم!

یه ثانیه هم نخوابیدم . . . .

سر گیجه گرفتم کمی

عضلاتم کمی لرز گرفته

گیج میزنم زیــــــــــــــاد

پ.ن:

نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهی . . . .

امروز از سیک نوشتنش خوشم نمیاد

پره از نفرت و نا امیدی!

قدیمتر ها بهتر می نوشت!

همه اش تقصیر افکار احمقانه اش در سیاست است

بسکه خود را همه چیز دان فرض می کند

و دوستانش را علمای محض!

خدا من رو هدایت کنه!

دلدار

دل بر که توان بست چو دلدار نباشد؟!

هوا یه جوریه . . .بارونی خنک

حس اون روز رو دارم

دیدار اول

زیر نم بارون!

پ.ن:

نمی شود یکبار دیگر تجربه ات کنم؟!

امشب

داشتم به تو نگاه می کردم

نفهمیدم کی ساعت شد 2

نفهمیدم بنده خدا چی میگفت!

همیشه تو این مواقع یکی باید درک نکنه که

من تو اون لحظه فقط میخوام تورو نگاه کنم!

باران

باران می بارید . . .

نم نم

من بودم و تو و یک دنیا تصور

چه زود تمام شدی برایم

می شود باز

جای خاطراتم، با تو زیر باران قدم بزنم؟!

دوست داشتم امروز

از تو یک کربلا می گرفتم. . . نه

یک دیدار . . . نه یک نظر . . .نه

. . .

چیزی که بشود نامش را گذاشت کادوی تولد!

ساده می گویم

روز تولدم بدون تو

برای من اصلا، روز نیست . . .

چرا این فاصله کم نمی شود؟

پ.ن:

هنوز هم به خط های موازی دروغ میگویند؟!

+دروغ گفته اند به خط های موازی

در بی نهایت کسی به کسی نمی رسد

::مخاطب ندارد!

حال

به تو کاری ندارم

اما من خوشم نمیاد!

از این همه نوشتن های بیهوده