خیلی انرژی دارم خرج دنیا می کنم .
پ.ن:
دارم به دیو درونم فکر میکنم
دست من نیست که
نمی تونم
واقعا نمی تونم
باور کنم!!
پ.ن:
اون روز بارونی
آذر 89 . . .
اما ترسیدم!
نشد. . .
الان که نمی ترسم!
دیگه چیزی نیست که بخواد باشه!
دیشب از تجریش تا خونه رو 4 ساعت قدم زدم! کلی حال داد تو اون سرما!
2:
امروز 2 ساعت زیر برف جلو در مصلی الافه رسیدن رفیقم بودم! اصلا همه سرما مونده تو وجودم!!
3:
15 طبقه راه آهن رو اول با آسانسور رفتیم بالا اونقدر هیجان ناک بود که نگو! عین ترن هوایی بود آسانسوره!! دل و رودمون پیچ خورد به هم برگشتنی پیاده اومدیم پایین!!
4:
شوریده و شیدای تو ام
شیرینی رویای منی
تا به قیامت پای تو ام
ماه منی آقای منی . . .
آه کربلا کربلا کربلا!
پ.ن:
2.5 ملیون پول لپ تاپ بدی
اونوخ با یه کم دستکاری اوچولو ویندوزش بریزه به هم!
جوری که مسنجر بالا نیاد!
مملکته آخه؟!